staunch stanch به فارسی | دیکشنری انگلیسی

staunch stanch
  • بند آوردن (جریان چیزی)

  • وفادار

  • ثابت قدم

  • بی شائبه

  • بی رخنه

  • بی منفذ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر