upstart به فارسی | دیکشنری انگلیسی

upstart
  • نوکیسه

  • تازه بدوران رسیده

  • آدم متکبر

  • یکه خوردن

  • روشن کردن (موتور ماشین و غیره)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر