vest به فارسی | دیکشنری انگلیسی

vest
  • جلیقه

  • زیرپوش کشباف

  • لباس

  • واگذارکردن

  • اعطا کردن

  • محول کردن

  • ملبس شدن

  • بلوز - جلیقه

  • واگذار کردن (حق یا مال)، تفویض کردن، سپردن، رسمیت یافتن، تعلق گرفتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری