معنی آبجی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آبجی. (از ترکی، اِ مرکب) (از ترکی ِ آغاباجی، مرکب از: آغا، سید و سیده + باجی، خواهر) در تداول خانگی، خواهر.
آبجی. [ب َ] (ص نسبی) ظاهراً منسوب به آبج معرب آبه (آوه)، و محتمل است که آبج محلی دیگر باشد.
خواهر، مخففِ آغاباجی. [خوانش: [تر.] (اِ.)]
خواهر،
خواهر
آباجی، اخت، باجی، خواهر، دده، شاباجی، همشیره،
(متضاد) داداش، برادر
خواهر
خواهر خواهربزرگ، در خطاب بزنان گویند.