معنی آبدارو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آبدارو. (اِ مرکب) زفت رومی. || مومیایی. و محمدبن زکریای رازی دوای دیگری را به این اسم خوانده. (تحفه).

فرهنگ معین

زفت رومی، مومیایی. [خوانش: (اِمر.)]

حل جدول

مومیا

فرهنگ فارسی هوشیار

زفت رومی، مومیائی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر