معنی آبسرد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
آبسرد. [ب ِ س َ] (اِخ) نام محلی بر کنار راه خرّم آباد به بروجرد میان چغلوندی و بروجرد، و فاصله ٔ آن تا خرم آباد 7600 گز است.
آبسرد. [س َ] (اِ مرکب) آبسر.
حل جدول
شهری در استان تهران
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) لرزانک گونه ای که از آب گوشت یا آب کله پاچه سازند آبسر.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.