معنی آب مژگان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آب مژگان. [ب ِ م ُ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) اشک:
ببدرود کردن رخ هر کسی
ببوسید با آب مژگان بسی.
فردوسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر