معنی آب ورز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
آب ورز. [وَ] (نف مرکب) آب باز. شناگر. سباح. || ملاح.
فرهنگ معین
شناگر، غواص، ملاح. [خوانش: (وَ) (ص فا.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) آب باز شناگر، غواص، ملاح.
پیشنهادات کاربران
آبورز (به انگلیسی؛ABVARZE) نام یک رسانه همراه ورزشهای آبی-خصوصاً شنا- است که با همراهی اهالی ورزشهای آبی شکل گرفته است.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.