معنی آب گرم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آب گرم. [ب ِ گ َ] (اِخ) نام محلی کنار راه قزوین و همدان میان قرخبلاق و نجف آباد، بفاصله ٔ 236500 گز از تهران. || نام رودی از روافد رود گرگان.

آب گرم. [ب ِ گ َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) آب جوشیده و حارّ. حمیم. (دهار). || آب معدنی که بالطبع گرم باشد. حَمّه: آب گرم لاریجان. آب گرم شاهان گرماب. || حمامی که بر این آب سازند مداوای بیماران را.

فرهنگ معین

آب معدنی گرم که از زمین می جوشد، جایی که در آن آب معدنی باشد، اشک، شراب. [خوانش: (بِ گَ) (اِمر.)]

گویش مازندرانی

نام مرتعی در آمل و یکی از آب معدنی های این شهرستان

فرهنگ فارسی هوشیار

آب جوشیده، آب معدنی که بالطبع گرم باشد، آب گرم لاهیجان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر