معنی آتشگیره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
چخماق
حل جدول
انبر
مترادف و متضاد زبان فارسی
آتشزنه، چخماق، فروزینه، محرقه، مرو
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) آنچه با آن آتش افروزند (مانند پنبه خار هیزم) آتش افروزنه، چخماق.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.