معنی آتش انداز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آتش انداز. [ت َ اَ] (نف مرکب) آنکه در جنگها آتش یا نفط بصف دشمن افکند:
بهر سو که دو گرد کین ساز بود
میانْشان یکی آتش انداز بود.
اسدی.
|| کسی که افروختن تنور نانوایی با اوست.
کسی که کارش روشن کردن کوره آجرپزی و اجاق و تنور نانوایی و تون حمام و مانند آن بود، در قدیم کسی که به صف دشمن نفت و آتش پرتاب می کرد. [خوانش: (~. اَ) (ص فا.)]
کسی که در کورۀ آجرپزی، تون حمام، یا نانوایی مٲمور افروختن آتش است و مواد سوختنی را در کوره میریزد،
[قدیمی] کسی که در میدان جنگ آتش به طرف دشمن میانداخت،
آنکه در جنگها آتش به جان دشمنان اندازد