معنی آتش خانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آتش خانه. [ت َ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) معبد آتش پرستان. آتشکده. آتشگاه. بیت النار. بیت النیران: و این آتشخانه را که داریم و خورشید را که داریم نه بدان داریم که گوئیم این را پرستیم اما بجایگاه آن داریم که شما محراب دارید. (تاریخ سیستان). || مجموع سلاح آتشین از توپ و تفنگ و نظائر آن در فوجی از سپاهی. || آتشخانه ٔ سماور و کشتی و راه آهن، قسمتی که آتش در آن است. و آتشخانه ٔ تفنگ، درون لوله ٔ آن است.

فرهنگ عمید

کوره،
جای روشن کردن آتش،
آن قسمت از ماشین یا کارخانه که مواد سوختنی در آن ریخته می‌شود و آتش می‌گیرد،
آتشکده،
اسلحه‌خانه،

گویش مازندرانی

آتشدان سماور، محلی برای خشک کردن برگهای توتون، گلخن حمام...

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر