معنی آج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آج. (اِ) آز. خواهش. تمنا. طمع.
برجستگی لاستیک
خواهش و تمنا
دندانه سوهان
کدوتنبل، دندانه سوهان، برجستگی لاستیک
نوعی قارچ، پوست کندن انار، گردو و پرتقال
نوعی درخت که نام دیگر آن شیرافرا است
خواهش، تمنا، طمع