معنی آراسته کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
آراسته کردن. [ت َ / ت ِ ک َ دَ] (مص مرکب) تزیین. آراستن. تقیین. قبن. تمویه.
- خویشتن را آراسته کردن، تصنع.
فرهنگ فارسی هوشیار
تزئین، آراستن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.