معنی آزردگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آزردگی. [زَ دَ / دِ] (حامص) صدمه. جراحت. خستگی. || رنجگی.رنجیدگی. دلتنگی. دلخوری. || خشم. غضب.
(زَ یا زُ دِ) (حامص.) رنجش، رنجیدگی.
رنجیدگی، دلتنگی، رنجش،
(اسم) [قدیمی] زخم،
رنجوری، ملالت
افسردگی، رنجش، رنجیدگی، ملال، ملالت، نژندی
صدمه، جراحت، خستگی
رنجش