آزرمگین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آزرمگین. [زَ] (ص مرکب) آزرمگِن.
(~.) (ص مر.) باحیا، باشرم.
باحیا، باشرم،
شرمگین، شرمسار،
باحیا، پرآزرم، خجل، شرمرو، شرمسار، شرمگین، محجوب، باتقوا، عفیف،
(متضاد) بیحیا
(صفت) باحیا باشرم، مودب، با فضیلت با تقوی.