معنی آفریدگان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آفریدگان. [ف َ دَ / دِ] (اِ) ج ِ آفریده. خلق. خلیقه. مخلوق. مخلوقات. وَری. بریه. (صراح). انام. کائنات.

حل جدول

مخلوقات، کائنات

آفریده، مخلوق، مخلوقات، خلیقه

برایا

ورایا

فرهنگ فارسی هوشیار

ج آفریده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر