معنی آلونک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آلونک. [ن َ] (اِ) خانه ٔ خرد و بی ثبات و بی سامان. کوخ. کوخچه. کومه.

فرهنگ معین

(نَ) (اِ.) (عا.) خانه کوچک.

فرهنگ عمید

[مجاز] خانۀ کوچک،
خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کم‌دوام بسازند، کومه، کلبه،

حل جدول

کومه

کپر

کوخ

مترادف و متضاد زبان فارسی

بیغوله، جان‌پناه، زاغه، کلبه، کومه

فرهنگ فارسی هوشیار

خانه کوچک (اسم) خانه کوچک کومه آلانک آلانه.

پیشنهادات کاربران

انباری

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر