معنی آویشن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آویشن. [ش َ] (اِ) صعتر. سعتر. آویشه. آویش. اوشه. اوشن. یوشن. پودنه ٔ برّی. پودینه ٔ صحرائی. پودنه ٔ کوهی. زلف شاهدان:
چه کنی دنیا بی دین و خرد زیراک
خوش نباشد بی نان ترّه و آویشن.
ناصرخسرو.
اکنون نچرد گوزن در صحرا
جز سنبل و کرویا و آویشن.
ناصرخسرو.
(شَ) (اِ.) گیاهی است معطر و صحرایی با گل های سفید و برگ های کوچک شبیه نعناع. آویشم، آویشه، آویشنه یا آوشن هم گویند.
گیاهی علفی، خودرو، معطر با برگهای کوچک و ساقۀ کوتاه که مصرف خوراکی دارد: آویشن کوهی، آویشن شیرازی،
(اسم) نوعی گیاه از تیره نعناعیان با گلهای سفید یا گلی برگهای کوچک متقابل بیضوی و نوک تیز بدرازی یک سانتیمتر صعتر سعتر پودینه صحرایی یا آویشن شیرازی یا آویشن کوهی مزرنگوش وحشی
گیاهی خوشبو
آپیشن