معنی آکنده شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
آکنده شدن. [ک َ دَ/ دِ ش ُ دَ] (مص مرکب) ارتکاح، آکنده شدن استخوان بمغز و تن بگوشت و خوشه بدانه و مانند آن. اکتناز.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) پر شدن ممتلی شدن (چنانکه استخوان بمغز تن بگوشت خوشه بدانه و مانند آن) .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.