معنی اباعد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اباعد. [اَ ع ِ] (ع ص، اِ) ج ِ ابعد. دوران. دورترینان. بیگانگان. خلاف اقارب.
(اَ عِ) [ع.] (اِ.) جِ ابعد؛ بیگانگان، آنان که نسبت دور دارند.
کسانی که نسبت دورتری با شخص دارند،
دوران، بیگانگان، ابعد
(تک: ابعد) دورتران دوران بیگانگان (اسم) جمع: ابعد دوران بیگانگان، دورتران مقابل اقارب.