معنی ابتیاع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابتیاع. [اِ] (ع مص) خریدن. خریداری. خرید. بازخریدن. || فروش. فروخت.

فرهنگ معین

(مص م.) خریدن، (اِمص.) خریداری، خرید، فروش. [خوانش: (اِ) [ع.]]

فرهنگ عمید

خریدن، خریداری کردن، خریداری،

حل جدول

خرید، شرا

خرید

خریدن

خریداری

مترادف و متضاد زبان فارسی

بیع، خرید، سودا، شراء، فروش، معامله

فرهنگ فارسی هوشیار

خریدن، خریداری

فرهنگ فارسی آزاد

اِبْتیاع، خریدن، خریداری کردن.
َ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری