معنی ابساط در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابساط. [اِ] (ع مص) گذاشتن بچه ٔ ناقه را با وی و بازنداشتن. || واگذاشته شدن ناقه با بچه ٔ خود.

ابساط. [اَ] (ع ص، اِ) ج ِ بِسط و بُسط. شتران ماده که با بچه رها کرده باشند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر