معنی ابن السید در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابن السید. [اِنُس ْ سی] (اِخ) ابومحمد عبداﷲبن محمدبن السید البطلیوسی البلنسی. فقیه مالکی لغوی. مولد او به بطلیوس از بلاد اندلس در 444 هَ.ق. و وفات به بلنسیه به سال 521. و سید بر وزن عید است به معنی گرگ و در نام ابومحمد همیشه معرَّف باشد. از اوست: شرح ادب الکاتب. شرح الموطاء. شرح سقطالزند. شرح دیوان المتنبی. اصلاح الخلل الواقع فی الجمل الحلل فی شرح ابیات الجمل. المثلث. المسائل المنثوره فی النحو و غیرذلک. او را برادری بوده است ابوالحسن علی بن السید معروف بحیطال، نیز از ائمه ٔ ادب و لغت، و اوبه سال 488 در قلعه ٔ رماح محبوساً وفات یافته است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر