جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی ابوت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابوت.[اُ] (ع مص) سخت گرم شدن روز. سخت گرم شدن هوا.

ابوت. [اُ ب ُوْ وَ] (ع اِ) ج ِ اَب. (منتهی الارب).

ابوت. [اُ ب ُوْ وَ] (ع مص) پدری. پدر شدن. || غذا دادن. پروردن.

فرهنگ معین

(اُ بُ وَّ) [ع.] (مص ل.) پدری، پدر شدن، پدر بودن.

فرهنگ عمید

پدری،
[مجاز] اصل و نژاد،

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ پدری، پدریگری، پرورش پروریدن ‎ (مصدر) پدری پدر شدن، غذا دادن پروردن.

فرهنگ فارسی آزاد

اَبُوَّت، پدری، پدر شدن، نسبت پدری، پروراندن، بزرگ شدن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
ابوت: ابوت.[اُ] (ع مص) سخت گرم شدن روز. سخت گرم شدن هوا. ابوت: ابوت. [اُ ب ُوْ وَ] (ع اِ) ج ِ اَب. (منتهی الارب). ابوت: ابوت. [اُ ب ُوْ وَ] (ع مص) پدری. پدر شدن. || غذا دادن. پروردن. ابوت: (اُ بُ وَّ) [ع.] (مص ل.) پدری، پدر شدن، پدر بودن. ابوت: پدری، [مجاز] اصل و نژاد، ابوت: ‎ پدری، پدریگری، پرورش پروریدن ‎ (مصدر) پدری پدر شدن، غذا دادن پروردن. ابوّت: اَبُوَّت، پدری، پدر شدن، نسبت پدری، پروراندن، بزرگ شدن،