معنی ابیات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ابیات. [اَب ْ] (ع اِ) ج ِ بیت. خانه ها. || فردها از شعر:
نبیند کسی نامه ٔ پارسی
دو بیور [ظ: نوشته] به ابیات صد بار سی.
فردوسی.
آن ابیات امیر را سخت خوش آمد و همگان بپسندیدند و نسخت کردند. (تاریخ بیهقی). و آنرا به آیات و اخبار و ابیات و اشعار مؤکّد گردانیده شود. (کلیله ودمنه).

ابیات. [اَ بی یا] (ع ص، اِ) ج ِ ابیّه.

ابیات. [اُ ب َی ْ یا] (ع اِ مصغر) مصغر ابیات، ج ِ بیت.

فرهنگ معین

جمع بیت.، خانه ها، سخنان منظوم. [خوانش: (اَ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

بیت

فرهنگ فارسی هوشیار

ج بیت، دو مصراع شعر

فرهنگ فارسی آزاد

اَبْیات، خانه ها، بیت های شعر (مفرد: بَیْت، جمع الجمع: بُیُوتات، اَبابیت). (بذیل کلمهء بیت مراجعه شود)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر