معنی اتان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اتان.[اَ / اِ] (ع اِ) خر ماده. ماچه خر. ماچه الاغ. ماده خر. (مهذب الأسماء). خرماچه. ماچه حماره. اُم ﱡحِلس. و شیر او مسلولان را بغایت نافع است. و اتانه بدین معنی کم آمده است. ج، اُتُن، آتُن، اُتن، مأتوناء. || سنگی بزرگ که در میان آب باشد. آبخور سر چاه. ایستادنگاه آبکش بر لب چاه. سنگ بزرگ سر چاه. || پایه ٔ هودج. نشست گاه هودج از پشت شتر.

فرهنگ عمید

گازی فرّار، بی‌رنگ، بی‌بو، و قابل اشتعال که به عنوان سوخت و نیز در بعضی از یخچال‌ها به عنوان عامل سرمازا به کار می‌رود،

فرهنگ فارسی هوشیار

ماچه خر فرانسوی ابویه فرانسوی تالاب مرداب

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر