معنی اتوبوس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اتوبوس. [اُ ت ُ] (فرانسوی، اِ) اُمنیبوس. اُتومبیل.

فرهنگ معین

(~.) [فر.] (اِ.) نوعی اتومبیل با اتاق بزرگ و صندلی های متعدد که برای حمل و نقل مسافران خارج یا داخل شهرها به کار می رود.

فرهنگ عمید

نوعی اتومبیل با اتاق بزرگ و صندلی‌های متعدد که برای حمل‌ونقل مسافر میان شهرها یا خیابان‌های داخل شهر به کار می‌رود،

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی گذربر (اسم) نوعی از اتوموبیل با اطاق دراز و صندلیهای متعدد که معمولا در شهر و بیرون از شهر برای رفت و آمد کسان بکار میرود. یا اتوبوس دو طبقه. اتوبوسی که بر روی طبقه اول آن طبقه دیگری قرار داده اند و مسافراغن در هر دو اطاق زیر و بالای آن سوار میشوند. یا اتوبوس شهری. اتوبوسی که در شهر رفت و آمد میکند و مردم را از یک نقطه شهر به نقطه دیگر میبرد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر