معنی اتکاء در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اتکاء. [اِ] (ع مص) بصورت اعتمادکننده کردن کسی را. و التاء فی هذاالباب عوض عن الواو علی خلاف القیاس. (لغت نامه ٔ مقامات حریری).

اتکاء. [اِت ْ ت ِ] (ع مص) اتکال کردن. اعتماد کردن بر. پشت دادن بر. تکیه زدن به. (زوزنی). متکی شدن بر. تکیه کردن بر. (تاج المصادر).
- اتکا کردن، تکیه کردن.
- اتکاء کسی، متکا ساختن کسی را.
|| تکیه گاه گردانیدن برای کسی. || بر پهلوی چپ افکندن.

فرهنگ معین

(مص ل.) تکیه کردن بر، پشت دادن بر، اعتماد کردن بر، نقطه ~نقطه ای که در آن اهرم را تکیه دهند، تکیه گاه. [خوانش: (اِ تِّ) [ع.]]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پشت دادن بر، پشتگرمی

فرهنگ فارسی آزاد

اِتِّکاء، تَکیه دادن، تَکیه کردن، تَکیه زدن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر