معنی اثنا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
هنگام، زمان، حین،
[قدیمی] میانهها، وسطها،
ثنا گفتن، ستودن،
میان و وسط
حین و هنگام
بین، حین، خلال، ضمن، طی، هنگام
(اسم) جمع: ثنی تاه ها لاها نوردها میانه ها. یا در اثنای. . . در خلال در میان در طی. یا در این اثنا ء. در این بین در این میان در این هنگام.