معنی اجل معلق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اجل معلق.[اَ ج َ ل ِ م ُ ع َل ْ ل َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) مرگ ناگهانی: مثل اجل معلق. رجوع به امثال و حکم شود.
فرهنگ معین
مرگ ناگهانی، کنایه از: ناگهان حاضر شدن کسی. [خوانش: (~ِ مُ عَ لَُ) (ص مر.)]
حل جدول
مرگ ناگهانی
فرهنگ فارسی هوشیار
مرگ ناگهانی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.