معنی احزیا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
احزیا. [اَ] (اِخ) هشتمین ِ ملوک اسرائیل، پسر احاب. او پادشاهی ظالم و مشرک و بزمان الیاس نبی میزیست. جلوس او در 897 ق. م.بود. || پنجمین پادشاه یهود، پسر یورامک.آنگاه که پدر او بمرد، وی بیست ودو سال داشت و بجای پدر نشست و با آرامیان محاربه کرد. (قاموس الاعلام).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.