معنی احساساتی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(~.) [ع - فا.] (ص.) زودرنج، کسی که زود دستخوش احساساتش می شود.
عاطفی
رمانتیک
پراحساس، پرهیجان، حساس، رقیقالقلب، سریعالتاثر، عاطفی، هیجانزده
جوشی شورمند (صفت) منسوب به احساسات وابسته به احساسات، کسی که پیشامدها زود بروی اثر میگذارد و او را بهیجان میاورد و بیشتر دستخوش اثر حواس خود است تا عقل و نیروی سنجش شخص حساس.
سانتی مانتال