معنی اخت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

اخت. [اُ] (ع اِ) خواهر. همشیره. || مانند. مثل. قرین: دال اخت الذال. ج، اخوات. (مهذب الاسماء). || اخت شدن با کسی، در تداول عوام، با او آرام گرفتن. با او مأنوس شدن. || اخت آمدن با چیزی، متناسب شدن با آن.

خواهر، همشیره، مانند، مثل، قرین، جمع اَخوات. [خوانش: (اُ) [ع.] (اِ.)]

همدم، مٲنوس،
[قدیمی] قرین، مانند،
* اخت شدن (آمدن): (مصدر لازم) مٲنوس شدن،

مانوس

آشنا، آمخته، مالوف، مانوس، معتاد، خواهر، شبیه، قرین، مانند، مثل، هماهنگ

بی شعور، عقب مانده ی ذهنی

خواهر، همشیره

اُخْت، لقب ساره خانم همشیره اَبی و اُمّی (تنی) حضرت بهاءالله است که خانمی بسیار مؤمنه و مقرب بودند و در حق ایشان میفرمایند: " مَن زارَ الاُخِتَ و الْمَسِیْحَ فِی الرِّی کَمَنْ زارَنی ". (بذیل " مسیح" خواهر زاده میرزا آقاجان نیز مراجعه شود)،

اُخْت، به حاجیه شاه سلطان خانم خواهر ناتنی حضرت بهاءالله نیز اطلاق شده است. وی قدرِ موهبتِ نسبت بحضرت بهاءالله را ندانست و کار را به عداوت و اِضرار و خیانت کشانید... در بعضی الواحِ حضرتِ عبدالبهاء و نزد احبّاء به " عمّه " نیز معروف میباشد،

اُخْت، خواهر، همشیره (جمع: اَخَوات). بمعنای مثیل و نظیر و راهبه نیز میباشد،