معنی اخذ کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اخذ کردن.[اَ ک َ دَ] (مص مرکب) اخذ. گرفتن. ستدن. فاگرفتن.قبض کردن. || یافتن. دریافتن. درک کردن. فراگرفتن. || اخذ کردن از؛ برداشت کردن.
حل جدول
برگرفتن
فرهنگ فارسی هوشیار
فرا گرفتن فرا ستدن، دریافتن، برداشت کردن (مصدر) گرفتن ستدن یافتن دریافت کردن، فرا گرفتن درک کردن. یا اخذ کردن از. . . برداشت کردن از. . .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.