معنی اخر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اخر. [اَ خ ِ] (ع ص) مطرود از خیر. در دشنام گویند ابعد اﷲ الاخِر؛ یعنی دور داراد خدا این مطرود دور از خیر را. (منتهی الارب).

اخر. [اَ خ َ] (ص تفضیلی) نعت تفضیلی منحوت از خر فارسی بمعنی حمار در معنی وصفی آن. خرتر. و چون «ای اَخَرّ بتشدید» گویند مزید مبالغه را خواهند.

اخر. [اُ خ ُ] (ع اِ) پس، ضد قدم. گویند شقه اُخُراً و من اُخُر؛ درید آنرا از پس. و جاء اخراً؛ آمد پس همه. (منتهی الارب).

اخر. [اُ خ َ] (ع ص، اِ) ج ِ آخر و اخری.

حل جدول

انتها، ته، قعر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر