معنی ادالیسک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ادالیسک. [اُ] (فرانسوی، اِ) (از کلمه ٔ ترکی ادلیک، مشتق از اُدَه، اطاق و وثاق + لیک، حرف نسبت) کنیز و خدمتکار زنان سلطان عثمانی. || نامی که بغلط بزنان حرم سلطان داده اند. || انگر نقاش معروف دو پرده ٔ بسیار زیبا ساخته است: «ادالیسک غنوده » که در رم بسال 1814م. کرده است و امروز در موزه ٔ لوور است. ادالیسک دوم، زنی جوان و موخرمائی را نشان میدهد که سر خود را بر بازو خم کرده است. ادالیسک اژن دلاکروا (1847 م.) بر پرده ٔ قرمز غنوده و سر را در انحنای بازوی چپ جا داده است. چهره ٔوی دارای کمال و رنگ پرده بسی زنده و جاندار مینماید. ادالیسک های دیگری نیز لوئی بولانژه (1830)، کور (1838)، ا. کُلَن (1838)، ارنست هبر، هَ. سالمسن (1872) و دیگران دارند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر