معنی ادعا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

گفتن سخنی که هنوز درستی یا نادرستی آن اثبات نشده است، مدعی شدن،
(حقوق) اقامۀ دعوی،
خودبینی، خودستایی،

حل جدول

توقع، دعوی، مدعا

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

داوی، داویدن، داوش، داو

مترادف و متضاد زبان فارسی

تقاضا، توقع، خواست، داعیه، دعوی، مدعا، مطالبه

فرهنگ فارسی هوشیار

دعوی کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر