معنی ادعا کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ادعا کردن. [اِدْ دِ ک َ دَ] (مص مرکب) دعوی کردن. مدعی بودن. مزیتی برای خود قائل بودن. رجوع به ادعاء شود. || مطالبه کردن.

حل جدول

مدعی، مدعا

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

داویدن

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (مصدر) دعوی کردن مدعی بودن مزی تی برای خود قایل بودن، (مصدر) مطالبه کردن در خواس کردن، طلب حریف کردن. در کشتی باستانی هر وقت ورزشکاری ورزشکار دیگر را برای مسابقه دعوت کند میگوید: (ادعا کرده است. )

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر