معنی اذکی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اذکی. [اَ کا] (ع ن تف) نعت تفضیلی از ذکو. زیرک تر. (وطواط) (غیاث اللغات). تیزخاطرتر: هو ارشح فؤاداً؛ ای اذکی. (منتهی الارب). || طیب اذکی، بوی خوش تیز و قوی بوی. (منتهی الارب): و کلما کان لونه اشبع و طعمه اظهر و رائحته اذکی فهو اقوی فی بابه. (کتاب دوم قانون ص 152 س 18).
- امثال:
اذکی من المسک الأصهب بالعنبر الأشهب.
اذکی من الورد.
|| پاک تر. پاکیزه تر.

حل جدول

پاکیزه تر

فرهنگ فارسی هوشیار

زیرک تر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر