معنی اراحه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(مص ل.) آسودن، برآسودن، (مص م.) راحت رسانیدن، آسایش دادن، حق به حق دار دادن، رو کردن حق کسی را. [خوانش: (اِ حَ یا حِ) [ع. اراحه]]
حل جدول
آسایش یافتن
فرهنگ فارسی هوشیار
آسودن، آسایش دادن، گندیدگی بویناکی، هوده رسانی (هوده حق) (مصدر) آسودن بر آسودن، (مصدر) راحت رسانیدن آسایش دادن، حق به حق دار دادن رد کردن حق کسی را.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.