معنی اردنگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اردنگ. [اُ دَ] (اِ) زخم با نوک پای از پشت به نشستنگاه کسی. تی پا. زُفکنه. زه کونی. شِلخته. سرچَنگ. اُم ُکیسان. (منتهی الارب).
- اردنگ خوردن، تی پا خوردن. زهکونی خوردن.
- اردنگ زدن،تی پا زدن. زهکونی زدن. زفکنه زدن. شلخته زدن. سرچنگ زدن. لَطع. (منتهی الارب). کسع. اَسن.
لگدی که با پشت پا یا سر زانو به پشت کسی میزنند، تیپا،
لگدی که با زانو زده شود.
لگدی که با زانو زده شود
پاسار، پشتپا، تیپا، لگد
لگد زدن بر باسن
(اسم) لگدی که با نوک پا بر کفل کسی بزنند تیپا زهکونی سر چنگ.
لگدی که با زانو زده شود.