معنی ارهاب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ارهاب. [اِ] (ع مص) ترسانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی): ارهبه. || بر شتر نشستن. || بازداشتن شتر را ازحوض. || دراز شدن آستین. (منتهی الارب).

ارهاب. [اَ] (ع اِ) مرغی که شکار نکند. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

(اِ) [ع.] (مص م.) ترسانیدن، دچار هراس کردن.

حل جدول

ترساندن و ترور

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ ترساندن، شترسواری برشتر خسته نشستن (مصدر) ترسانیدن دچار هراس کردن.

فرهنگ فارسی آزاد

اِرْهاب، ترسانیدن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر