معنی ازاره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ازاره. [اِ رَ / رِ] (اِ) اِزار. ایزار. ایزاره. هزاره. آن قسمت از دیواراطاق و یا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین بود.

ازاره. [اِ رَ] (ع مص) بزیارت برانگیختن کس را. (منتهی الارب). بر زیارت داشتن. (تاج المصادر بیهقی). بزیارت بردن. (مؤید الفضلاء). || بزیارت شدن.

فرهنگ معین

(اِ رِ) (اِ.) آن قسمت از دیوار اطاق یا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین باشد.

فرهنگ عمید

پایین دیوار که از قسمت‌های دیگر متمایز است و آن را با سنگ، آجر، کاشی، یا موزاییک نماسازی می‌کنند،

حل جدول

رها

گویش مازندرانی

نرده ی چوبی

فرهنگ فارسی هوشیار

لنگ چادر بر گرفته از پارسی (اسم) ازار ایزار ایزاره هزاره آن قسمتد از دیوار اطاق و یا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین بود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر