معنی ازگل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ازگل. [اُ گ ُ] (اِخ) یکی از قرای شمیران واقع در مشرق درّه ٔ دارآباد.
ازگل. [اَ گ ِ] (اِ) ازگیل. و در لاهیجان، کلاردشت و گرگان بنام کُنوس، کُنُس، کُندُز، و در کتول باسم کُندُس نامیده میشود. و رجوع به ازگیل شود.
فرهنگ عمید
بیتربیت، احمق، و خشن،
فرهنگ فارسی هوشیار
ازگیل
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.