معنی از نام های ایرانی در شاهنامه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پولاد = از سرداران ایران در روزگار کیقباد
پیروز = از فرزندان کاوه ی آهنگر
تاجبخش = رستم
تاجور = ایرج
تهمورس = پسر هوشنگ، سومین پادشاه نخستین سلسله ی جهان
تهمینه = دختر شاه سمنگان و مادر سهراب پسر رستم
جاماسپ = وزیر و حکیم و رایزن گشتاسپ و داماد زرتشت
جانفروز = از سرداران بهرام چوبینه در جنگ او با خسرو پرویز
جریره = همسر سیاوش و مادر فرود
جم = جمشید
جمشید = چهارمین پادشاه نخستین سلسله ی شاهان پسر تهمورس، شاه جهان که نوروز یادگار اوست
جهانبخش = فریدون
جهانجو = کنایه از هوشنگ و ایرج
چهرزاد = لقب همای دختر بهمن
خرداد = فرشته ی نگهبان سومین ماه سال خورشیدی
خسرو = خوب چهره، به معنی مطلق پادشاه
خوبروی = کنایه از ارنواز
دادبرزین = از سرداران بهرام گور
دارا = پسر داراب از زنی دیگر غیر از ناهید مادر اسکندر
داراب = پسر بهمن (اردشیر) نامی که به نقل شاهنامه گشتاسپ به بهمن نواده خود داده بود
داراپناه = از یاران بهرام چوبینه
دانا = حکیم، بزرگمهر
دلارای = همسر دارای داراب و مادر روشنک همسر اسکندر
دل افروز = سردار سپاه کیخسرو
رادفرخ = از یاران هرمز
رادمان = سپهدار ارمنستان در روزگار خسروپرویز
رام = از سرداران و یاران بهرام چوبینه
رام برزین = موبدی که مزدک منشور ولیعهدی انوشیروان را بدو سپرد
رزمهر = از گواهان انوشیروان بر ضد مزدک
رستم = پسر زال زر و رودابه و نواده سام نریمان
رودابه = دختر مهراب شاه کابل و همسر زال زر و مادر رستم
روزبه = موبد و وزیر بهرام گور
روشنک = دختر دارای داراب که به همسری اسکندر در آمد
رویین = داماد توس
رهنمون = بزرگمهر
رهام = پسر گودرز
زردشت = پیامبر پاک ایران زمین
زروان = حاجب انوشیروان
زریر = پسر لهراسپ و بردر گشتاسپ
ساسان = پسر دارا، نیای ساسانیان که پسران او تا چهار پشت بعد همه به توالی نام ساسان داشتند
سام = پسر نریمان و پدر زال و نیای رستم دستان
سروبن = رودابه
سروش = فرشته ی پیام آور
سهراب = پسر رستم از تهمینه
سیامک = پسر کیومرس
سیاوش = پسر کاووس و پدر کیخسرو که به دست افراسیاب کشته شد
سینار = از سرداران بهرام چوبینه
سیندخت = همسر مهراب کابلی و مادر رودابه
شاپور = دومین شاه اشکانی
شادان = گوینده یی که آوردن کتاب کلیله و دمنه را از هند نقل کرده است
شهربانو = خواهر گیو و همسر رستم دستان
شهرناز = یکی از دو دختر جمشید که به زور زن ضحاک شد
شهرو = موبد و وزیری که در کودکی شاپور ذوالاکتاف به نیابت او پادشاهی کرد
شهریار = به معنی مطلق پادشاه
شهزاد = کنایه از کیخسرو
شیرویه = پسر خسروپرویز که نام دیگرش قباد بود
شیرین = دلدار و همسر خسروپرویز
فرامرز = پسر رستم
فرانک = مادر فریدون و همسر آبتین
فراهین = از گواهان انوشیروان بر ضد مزدک
فرخ = مرزبان و سالار خسروپریز در نیمروز
فرخزاد = سرداری که پس از آزرمدخت یک ماه بر ایران شاهی راند
فرشیدورد = پسر گشتاسپ و برادر اسفندیار که در جنگ با ارجاسپ شرکت داشت
فرنگیس = دختر افراسیاب و همسر سیاوش
فرود = پسر سیاوش از دختر پیران که بهد دست توس کشته شد
فرهاد = از سرداران انوشیروان در جنگ با روم
فریبرز = پسر کاووس
فریدون = ششمین پادشاه جهان و پسر آبتین از تبار جمشید که مملکت را از ضحاک بازگرفت
قباد = پدر کاووس، کیقباد
کتایون دختر قیصر روم که همسر گشتاسپ شد و نام دیگرش ناهید است
کسرا = معرب خسرو
کیخسرو = پسر سیاوش و فرنگیس که پس از کاووس به شاهی ایران رسید و افراسیاب را به کین پدر خود سیاوش کشت. او از شاهان بسیار نجیب و اهورایی شاهنامه است
کیومرس = نخستین پادشاه جهان و نخستین آدم
گرد آفرید = دختر گژدهم که با سهراب نبرد کرد
گردیه = خواهر دلیر بهرام چوبینه
گرشاسپ = پسر زوتهماسپ و پادشاه ایران پس از او
گرگین = پسر میلاد، از سرداران کیخسرو که به عنوان همراه و راهنمای بیژن به شکار گرازان رفت اما او را تنها گذاشت
گشتاسپ = پسر لهراسپ و پدر اسفندیار
گشسپ = دبیر انوشیروان که موبدی از انوشیروان خواست تا او را برای رسیدگی به شکایتهای مردم بگمارد
گلشهر = همسر پیران ویسه و مادر جریره
گلنار = کنیز اردوان که همچون وزیر و گنجور او بود و اردشیر بدو دل بست
گودرز =پدر گیو و از قهرمانان و سرداران شاهنامه در عهد کاووس و کیخسرو
لهراسپ =پدر گشتاسپ و شاه ایران به جانشینی و انتصاب از طرف کیخسرو
مانی = نقاش و نگارگری که از چین برخاست و در روزگار شاپور آیینی نو آورد
ماه آفرید = همسر ایرج و مادر منوچهر
ماهرخ = رودابه
ماهیار = نام گوهرفروشی که بهرام دختر او را به زنی گرفت
مرزبان = مهراب کابلی
مشکناز = یکی از چهار دختر آسیابان که با بهرام گور باده گساری کردند و به همسری او درآمدند
منوچهر = نواده ی دختری ایرج و نبیره فریدون که پس از فریدون به شاهی ایران رسید
منوشان = از شاهان کشور پارس در روزگار کیخسرو
منیژه = دختر افراسیاب و همسر بیژن
مهبود = وزیر و گنجور و و دستور انوشیروان که مردی خردمند و نیکنام بود ولی مورد رشک قرار گرفت و متهم به توطئه شد و انوشیروان بی گناه او و فرزندانش را کشت
مهرآذر پارسی = از موبدان زمان قباد و انوشیروان از استخر فارس
مهران = از سرداران انوشیروان در جنگ با روم
مهرنوش = یکی از چهار پسر اسفندیار
مهرو = از سرداران بهرام چوبینه
نازیاب = یکی از چهار دختر آسیابان که با بهرام گور به جشنگاه نشستند و به زنی او در آمدند
ناهید = نام دیگر کتایون همسر گشتاسپ
نرسی = پنجمین تن از شاهان اشکانی
نریمان = پدر سام و پدربزرگ زال و نیای بزرگ رستم
نوش آذر = برادر اسفندیار و از گردان سپاه گشتاسپ در نبرد با ارجاسپ
نوشزاد = پسر انوشیروان از همسر مسیحی او
نوشین روان = پسر قباد
هجیر = نگهبان دژسپید که سهراب او را اسیر کرد
هرمز = هرمزد، پسر انوشیروان
هشیار = نام اخترشناسی پارسی که همراه با سروش هندی طالع بهرام پسر یزدگرد را نگریست
همای = دختر گشتاسپ
هوشنگ = دومین شاه اسطوره یی و پسر سیامک
هیربد = پرده دار کاووس