معنی استادکار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

استادکار. [اُ] (ص مرکب) اُستاکار. ماهر مسلط در صنعت یا حرفه ای:
شاگردپیشگان و خریطه کشان وی
استادکار تیر سپهرند بر زمین.
سوزنی.

فرهنگ معین

ماهر و مسلط و متخصص در صنعتی یا حرفه ای. در لفظ عامیانه اوساکار، کارفرما. [خوانش: (~.) (ص فا.)]

فرهنگ عمید

کسی که عده‌ای را در صنعتی یا حرفه‌ای آموزش می‌دهد،
سرپرست و بزرگ‌تر کارگران در کارگاه صنعتی،

حل جدول

ابزارمند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر