معنی استانلی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
استانلی. [اِ] (اِخ) از نویسندگان مشهور انگلستان. مولد وی 1620 م. در شهر کومبرلو. وفات در سنه ٔ 1678 در لندن. او راست: تاریخ فلسفه و بعض آثار دیگر.
استانلی. [اِ] (اِخ) جان رُلاندز. معروف به هنری مرتن، کاشف افریقای مرکزی. وی بدانجا لیونگستُن را بازیافت. مولد استانلی دِنبی (گال) (1841- 1904).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.