معنی استرحام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

استرحام. [اِ ت ِ] (ع مص) بخشایش خواستن. (تاج المصادر بیهقی). رحم خواستن. مهربانی طلبیدن.

فرهنگ معین

(اِ تِ) [ع.] (مص م.) رحمت خواستن. مرحمت طلبیدن.

فرهنگ عمید

رحم خواستن، شفقت و بخشایش خواستن، مهربانی خواستن،
دلسوزی، شفقت،

حل جدول

رحمت خواستن

رحم خواستن

طلب رحم کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

مهربانی کردن

فرهنگ فارسی آزاد

اِسْترْحام، طلب رحم کردن، بخشایش و مهربانی خواستن.
َ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر