معنی استوار و پابرجا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ثابتقدم
راسی
پر و پا قرص
ثابت قدم، پایدار، ثابت، دائم، همیشه، راسخ
قویم
راسخ، محکم، برقرار، پایدار
راسخ
پروپاقرص
پر و پاقرص
ثابتقدم
راسی
پر و پا قرص
ثابت قدم، پایدار، ثابت، دائم، همیشه، راسخ
قویم
راسخ، محکم، برقرار، پایدار
راسخ
پروپاقرص
پر و پاقرص